۞ به انتظار دیدنت ........................

سخترین لحظات ، زمانیست که بدونی بیهوده انتظار می کشی

۞ به انتظار دیدنت ........................

سخترین لحظات ، زمانیست که بدونی بیهوده انتظار می کشی

انتظار........................................

نمی دونم چه جوری باید گفت

روی شیشه ماشینی نوشته بود

ما بیخیال سیلی مادر نمی شویم

یا حضرت فاطمه خودت کمکون کن



سلام

بازم ممنون

راستی چه خبر؟اتفاق جدیدی نیافتاده ؟من که یه ۷ . ۸ روزی هست هیچ خبری از نگین ندارم

بی خبری سخته ولی باید صبر کرد

می ترسم همینطوری تمام بشه

چند سال انتظار و هنوزم انتظار و انتظار و انتظار.....

نمی دونم خدا چرا یه کاری نمیکنه

برام دعا کن



بـوی بـاران می­دهد امشب هوای انتظار

چتـر دل را می­گشایم در ســرای انتظار


حرف دل.....................................

سلام

وقتی می خوندم نوشته هاتو که از قبل تا الان گفته بودی

یه حس عجیبی بهم دست داد

من شاید تنهام توی جمعی که همه هستن

آره دوستی خیلی ارزش داره ولی کمتر کسایی هستن مثل تو که یادشون میمونه

۴ سال بری نگین نوشتم اینجا .دریغ از یه بار کامنت گذاشتن

ولی این روزا دیگه برای اون ننوشتم

انچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند

تاحلا فکر کردی چرا اینقدر زود و ساده آشنا و بعد دوست؟

درد مشترک داشتن دلا رو زودتر بهم نزدیک میکنه تا خیلی چیزای دیگه

این روزا آدما درد مشترک دارن ولی بیشتر درد همدیگن تا...

راستی تولدت کی بود؟

تولدت مبارک هرچند دیر شده

بهم گفتی دوست واقعی

خیلی خوشحالم یکی منو دوست صدا کرد

سعی می کنم زود زود بیام یعنی خیلی سعی می کنم ولی بازم گاهی دیر میشه

احساس خوبی بود راستش با خوندن حرفات چهره ات رو میدیدم که ناراحتی یا خوش حال یا غمگین یا...واینا چیزای ساده ای نبود.ما دوست بودیم .دوست من علی.برام این دوستی خیلی ارزش داره.

آخ این حرف مثل آب روی آتیشی بود که زدی

ممنونم که درک می کنی

راستش چند ماهیه که بخاطر نگین جلوی خیلی کوچیک شدم خیلی باز خواست شدم

ترد شدم

نصیحت شنیدم

حرفای قلنبه سلنبه شنیدم

ولی هیچکی ازم نپرسید چندتا دوسش داری

چرا دل نمی کنی از کسی که رفته

چرا احمق؟

حتی خودش

وقتی به اوج ناراحتی میرسم به عکس العمل هایی که نگین باید نشون می داد و نداد

به اینکه چه جاها زیر پامو خالی کرد

گاهی فکر می کنم اصلا لیاقتش رو نداشت

گاهی هم نه

گاهی گاهی گاهی

همش فکر و آخر هم می دونم هیچی

به پوچی رسیدم

زندگیه سرار شوق من گیاهی شده

شب و روز فرقی نمیکنه

می دونی چرا ؟

چون من آدم احساساتی و عاطفی هستم

توان دل شکستن ندارم

بهمین خاطرم دله خودم شکست

یکی از دوستام میگه نخوری می خورنت

شاید راست میگه

یه نصیحت برادرانه

مرد نباش


راستی از آوار غیر منتظره بد بختیا گفتی

چند ساله زیر آوار موندم



وای خدا چه ناله کردم و زر زدم

می بخشی اگه ناراحت شدی

دلم می خواد نگین رو ببینم و فقط بهش پوز خنده تلخی بزنم و برم

برای تمام این ۴ سال

برای اینکه دارم عشقش رو می کشم تو دلم

برای اینکه خیلی مطمئنه که آگه چند ساله دیگه هم بخواد من صبر می کنم

ولی باش تا صبح دولتت بدمد نگین خانم



دوستم بدار شاید فردای نباشد...........

سلام نه اتفاقی نیافتاده

خیلی خرابم

نمی دونم کی می خوام درست بشم کی؟

شادی کجاست آرامش چیه؟

صبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر

انتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــظار

دو کلمه کوتاه  طولانیه سخت

زندگیه طولانیه کوتاه سخت

بس نیست؟

راستی تو چیکار کردی

من که جات خالی فقط زمین خوردم