۞ به انتظار دیدنت ........................

سخترین لحظات ، زمانیست که بدونی بیهوده انتظار می کشی

۞ به انتظار دیدنت ........................

سخترین لحظات ، زمانیست که بدونی بیهوده انتظار می کشی

غزاله........................................

از میان همه دار و ندارم که به یغما بردی
بر لب طاقچه سرد و سیاه دل من
جعبه کهنه دلتنگی ها ....مانده هنوز
کاش برگردی و آن را ببری
تو که با خود دل بی طاقت مارو بردی !
شایدم نه ....او خود پشت سرت راهی شد
و من از خود پرسم ....دل که در سینه ی من نیست
چرا ...جعبه ی کهنه ی دلتنگی تو
با من بیدل باقی ست ؟!
کاش برمیگشتی و دلم باز به من برمی گشت
روزهایی که تو من بودی و من نیمه گمشده ات ،روزهای خوش هم نام شدن برمی گشت .
کاش برمی گشتی و دلم پرده هر پنجره را پس میزد .
عکسی از لحظه لبخند تو را برمی داشت ، قاب میکرد به دیوار دلم
و در این جعبه دلتنگی نفرین شده را هم می بست .
کاش اصلا... من و تو ...با هم و تنها بودیم ..جعبه کهنه ی دلتنگیمان گم میشد !
کاش...این صورتک غم زده ی چهره ی من غرق تبسم میشد !
کاش ...برمیگشتی تا فراموش کنم بی تو چه تنها بودم
و به یاد آوردم این را که تو از چشمانم غم پنهان مرا میخواندی ...کاش برمیگشتی ...تا ابد میماندی ...!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد