آسمان پاییزی است...
دل ما غنچه نشکفته...
خود ما یکسره پژمرده...
همه انسانیم ...
روح ما آهن نیست...
راستی مهربانی چیست؟
عشق یعنی چه؟
معنای پرستو را که می داند ؟
اما تو ...
تو از تبار پاییز رنگارنگی...
این را خوب میدانم...
این را هم می فهمم...
ای غریب آشنا...
سخاوت در دستت بود که آمدی...
و بوی صداقتت...
فضای قلبم را آکنده از مهر کرد...
و بگذار آهسته بگویم...
عشق را در تو یافتم...