۞ به انتظار دیدنت ........................

سخترین لحظات ، زمانیست که بدونی بیهوده انتظار می کشی

۞ به انتظار دیدنت ........................

سخترین لحظات ، زمانیست که بدونی بیهوده انتظار می کشی

خدای من............خدای همه............

سلام

عجله نکن

این روزهای بد خیلی زود میره

بدترین حالتی که به ذهن آدم میاد اینه که همش می پرسی از خودت چرا؟

بعد ها جواب این سئوال رو میگیری زمان میگذره و گذشته عوض نمیشه ولی

طور دیگه ای بهش نگاه میکنی گاهی لبخند گاهی اشک

می دونم چه حالتی داری چقدر داغون و چقدر بی تفاوت به همه چیز جز یک چیز

باور کن اصلا ارزشش رو نداره

وقتی به این فکر می کنم که از روز تولد تا مرگ یک بار هر ثانیه میگذره و حتی یک بار تکرار نمیشه

و اینکه راهیو که میری برگشتی نداره

چرا اینطوری

عشق رو با دست خودم می سازم یک نفر رو عزیز می کنم

عاشقش می شم و همه چیزم رو فدایه یه تار موش میکنم

خوب بعد چی؟

نهایتا ازدواج میکنم

خوب بعد چی؟

بچه دار میشم

و بچه هام بزرگ می شن و هر کدوم می رن دنباله کار و زندگیه خودشون و همین اتفاقات برای اونا هم میوفته

پس این روند زندگی برای همه هست

برای من تو و همه

این همون راهیه که فقط یک بار میری و برگشتی نداره

آیا ارزش اینهمه غصه خوردنو داره؟

اونکه ارزش داره اون بالاست

یه چیزی برات بگم

یه روزی یکی رفت پیش خدا

دید ۳ تا فرشته یه دفترایی دستشونه دارن می نویسن

از اولی پرسید چی مینویسی

گفت اینا دعاهای مردمه که از زمین میاد من جمعشون می کنم میدم به فرشته ی بعدی

سرمم خیلی شلوغ چون خیلی دعا هست

رفت پیش دومی گفت تو چیکار میکنی

اون یکی گفت من دعا ها رو میبرم پیش خدا و خدادعاشونو برآورده میکنه

بعد رفت پیش سومی دید بیکار نشسته گاهی یه چیزی می نویسه

ازش پرسید تو کارت چیه که اینقدر بیکاری

گفت من اسم اوناییو می نویسم که وقتی دعاشون مستجاب شد

خدارو شکر کردن

ببین اون بالایی چه جوریه هو ماها چه جوری

دوست دارم اتو بدترین شرایط زندگیت اسمت تو لیست فرشته ی آخر باشه


الهی به داده ها و نداده ها و گرفته هایت شکر.که داده هایت نعمت است و نداده هایت حکمت است وگرفته هایت مصلحت

دل رو بده دست خدا برات دعا میکنم

می دونم روزایه روشنی در پیشه فقط اندکی صبر

دلی دارم یه دریا

منتظر

گذشته یا آینده؟.............................

سلام

نمی دونم چرا نمیشهده کامنت بذاری

برای پستای دیگه کامنت بذتر

خیلی خوشحالم از اینکه آشناییتون در کنار هم و نزدیکه

یکی از دلایلی که منو نگین نزدیک و بعدم دور شدیم یه رابطه ی تلفنی بود

اینکه درکنارش هستی خیلی چیزا رو راحت متوجه میشی

و اینکه بهش گفتی که کسیو دوست داشتی

بنظر من کاره درستی کردی

فقط می تونم بگم ادامه بده

و فقط به این فکر کن که اگه نتونی گذشته رو فراموش کنی

و در کنار آقا میلاد شروع کنی در حق خودتو اون خیانت کردی

چه بسا این گذشته نه تنها برای اون زجر آوره برای تو بیشتر گذشته مهمه

شاید اهمیت زیادی آینده برات نداشته باشه

یعنی امید هدف ذوق شادی کم کم باهات خداحافظی می کنه البته برای اونم

نه به این شدتی که میگم امیدوارم منظورمو متوجه بشی

دوست داشتن میلاد تنها کافی نیست باید توهم دوسش داشته باشی تا من - ما - بشه

و زندگی زندگی

اگه قلبت برای اون نتپه اگه یه ذره ته دلت یه چیزه دیگه باشه یه ذره کوچولو

خودت بیشتر سختی میبینی

نمی گم دلتو صاف کن و گذشته و عشقی که هنوز انتظار می کشی که برگرده رو فراموش کن

ولی

در یک دل دو دلدار نمیگنجد

به همون آسمونی که یکی می خواد سنگفرش عبور نا مطوئنت کنه نگاه کن ازش بخواه

اگه راحیو بهت نشون بده که دلدار باشی نه دل شکن

برات دعا میکنم که انتخابت سراسر شوق باشه

و بعد یه چیز دیگه ببین این انتظار تا کی ؟

امید برگشت تا کی؟

اصلا شاید برگرده یا نه

اونم تو این دوره زمونه که اعتماد جایی نداره

و آدما اینقدر زیاد شدن که عاشقایه واقعی هم راحت دل میشکنن

اینقدر رنگا وارنگ شدن اینقدر چند رنگ شدن که بخدا دارم می گم دیگه به انتظار کشیدن هم نباید وفا کرد

ولی تو بخودت باید وفا کنی

موفق باشی

یا علی



...............................................

سلام

نفسی میاد

ممنونم که مثل برادر می دونی

اینروزا خیلی داغونم

به مرگ راضی شدم

می دونم چی می گی و کاملا می فهمم در مورد این پسر هر چی هم که خوب باشه عشق اول و احسای که تو دل آدم هست یه چیزه دیگست

ببین ناراحت نشو ولی اگه ذره ای از عشقه قبلیت تو دلت هست به این پسر جواب نده یا منتظرش نذار چون این مثل خیانته به میلاد

و بعد اینکه فکر میکنی شاید برگرده

کسی که تنهات گذاشته حالا نمی دونم به هر قیمتی یا دلیلی

به نظر خودت لیاقت برگشتن رو داره؟

البته این جوابه سئوال خیلی سخته دادنش

ولی خوب پیش خودت ببین بالا پایین کن بسنج که آیا انتظار بکشم یا نه

هم با احساست هم عقلت که فردا خدایی نکرده شرمنده ی هیچ کدومشون نشی

من نگین رو با قلبم دوست دارم با عقلم می خوامش

به همین خاطرم هست که به پای همه ی مشکلاتش واستادمو می مونم

تا روزی که اگه هم نشد ناراحت نباشم که سعی خودم رو نکردم

دارم زور می زنم

زجر می کشم

ولی صبر میکنم

خدا با منه

در مورد این قضیه که بین گذشته و حال موندی که شاید بیاد یا باید برم؟

نمی دونم چی بگم فقط می تونم بگم خوب فکر کن

بسپر دست اوس کریم

راستی ایمانت در چه حده؟

اگه خدارو دوست داری و به اینکه خدا خداست هم می دونه و هم می تونه

واقعا ایمان داری بدون خدا تورو از خودت بیشتر دوست داره

اگه تو هم بهش وفا کنی مطمئن باش می بردت جایی که صلاحت اونجاست

و تو اونجا خوشبخت میشی

با دوستی حرف می زدم می گفتم شاید این عشق وسیله ای شده برای امتحان من

زجه زدم بغم داشت می ترکید که با همون حالت گفتم ولی خداییش امتحانش خیلی سخته

یعد دوستم گفت

خدا کسیو که دوست داره امتحان سخت ازش میگیره

بیشتر بگو

برام دعا کن








مبارکه........................................

سلام  ممنون

خوشحالم که اینقدر خوبه

و تو هم اینجوری که بنظر میاد موافقی

واسه اینکه میگی زود جوش

هیچ کس شخصیت ۱۰۰٪ ایده آل نداره

و اینکه با تو و تویه موقعیت های متفاوت چه جوری رفتار کنه مهمه

به نظر من هر آدمی چند شخصیت داره

یه شخصیت رفتارش  با خانوادشه

یه شخصیت با دوستو آشنا و فامیل

یه شخصیت هم با همسر خودش

شاید بین شخصیت ها زیاد اختلافی نباشه

ولی کلیات رو جزییات می سازه

تو یه لحظه و یه موقعیت کوچکترین عکس العمل می تونه آدمو خیلی خوشحال یا بر عکس ناراحت

کنه

به نظر من اگه می تونی حداقل یه مدتی زیر نظر خانواده ها با هم ارتباط داشته باشین

با حرف دیگران جلو نرو و چشماتو بازه باز کن

امیدوارم که موفق باشی

و اگه خداخواست که زندگیه تازه ای رو شروع کنی با آرامشو آسایش همراه باشه

برات دعا می کنم که طعم تلخ شکست رو هیچ وقت نچشی

یا علی